شمایل شعر آینده
شمایل شعر آینده...
مزدک پنجهای
(این متن را در گروه تحلیل شعر، خطاب به دوستی نوشتم)
ادبیات امروز و آینده نیاز به زیباییشناسی نو دارد. زیباییشناسیای که هنر تعاملی، اینستالیشن (هنر چیدمان)، تاثیر هوش مصنوعی بر روابط هنری و آثار هنری را درک کند و بشناسد. من فکر میکنم بیشتر از هر زمان دیگر آنها که دانشآموخته فلسفهی هنر هستند، میتوانند به ادبیات و خاصه شعر کمک کنند. چون مباحث نظری و تکنولوژیکی را کمتر شاعران به اجرا میگذارند و درک میکنند. شعر آینده صرفآ تبحر در بلاغت و ساخت نیست، مهندسی از نوع غیر کلمه و شعر میخواهد. شاید تکنیسین، نه شبیه تکنیسین بزرگ شعر حجم. روش ما در خلق آثار هنری هنوز سنتی است، و مبتنی بر کلمه. در حالی که سایر هنرها دچار تلفیق و تلاقی امکانات یکدیگر هستند. ما هنوز درگیر زیباییشناسی دکارتی هستیم. هنوز برای ما محور، زیباییشناسی و نظرات نیما، رویایی، شاملو و... است. من تلویحا به این بحث در مصاحبهای که روزنامه آرمان با من کرد، پرداختهام و در کتاب اخیرم «ادبیات در وضعیت متاورس - صدای پای دگرگونی در شعر معاصر» دلایل و چرایی ضرورت این تغییر را شرح و بسط دادهام. متأسفانه بسیاری از شاعران، در حال اختراع مجدد چرخ هستند. ما فکر میکنیم شاعر حتمن باید نظریه یا مانیفست بدهد و تشریح کند. هنوز الگوی رفتاری ما نیما و برخی از شاعران گذشته هست.
بله من خیلی وقت است تغییرات را درک کردهام اما معتقد به تجربهی اجرا و فهم ابزارهای پیش رو در سایر هنرها هستم.
از نظر من شعری در آینده جذاب خواهد بود که مخاطب در آن شعر، تمام پنج حس اصلی و 15 حس فرعیاش درگیر شود. به جای تخیل و تصور لمس کند، واقعاً ببوید، بچشد و... با کلمه این امکان میسور نمیشود و نیاز به چیزهای دیگری است که تکنولوژی به شما ارایه خواهد کرد. اما این چیزها که گفتم آرزوهای من یا هر مخاطبی میتواند باشد که نیاز به مصداق دارد و گرنه صرفآ تخیل است. شاید در متاورس مارک زاکربرگ و رفقا این توانایی را ایجاد کنند. شاید هم ایلان ماسک و دوستانش.