ما برای دکتر حشمت چه کردیم
میزبانی که قدر میهمان نمی داند
مزدک پنجه ای
مـنصوروار گـر ببرنـدم به پـای دار
مردانه جان دهم که جهان پایدار نیست
گیل نگاه: دکتر حشمت مهمان گیلانی هاست و البته محل اقامتش در یکی از محلههای قدیمی که نزدیک به مرکز شهر رشت است، قرار دارد. هر سال در تاریخ ۱۱ آذر، سال روز شهادت میرزا کوچک جنگلی در اخبار و رسانهها پیرامون نهضت جنگل، حق طلبیها و عدالت خواهیهای میرزا و یارانش صحبت و دائما به قولها و تفکرات میرزا و رفتار آزادی خواهانه آنها توجه داده میشود اما وقتی به ۱۲ آذر و پساپس آن روزهای دیگر میرسیم، فراموش میکنیم برای زنده نگه داشتن و احترام به آزادی خواهی افرادی که از منافع شخصی گذشتند و جان بر کف نهادند، برای استقلال و آزادی بدون توجه به قومیت گرایی جنگیدند، تلاش و اقدامی شایسته انجام دهیم.
باید بپذیریم که نهضت جنگل تنها با یک نفر شکل نمیگرفت، میرزا یک نفر بود و مطمئنا بدون وجود یاران و گروهش نمیتوانست تاثیر گذار باشد. بر این اساس معتقدم همان قدر که به نقش میرزا به عنوان یک آزاده در تحقق استقلال و آزادی ایران اشاره میشود باید به نقش و جایگاه همراهان او نیز توجه کرد.
«زمانی که روسها در سال ۱۳۲۹ قمری برابر با ۱۲۸۶ شمسی از طریق آستارا به خاک ایران تجاوز کرده و به شهرهای انزلی و رشت هجوم آوردند، «جمعیت اتحاد اسلام» که دکتر حشمت از اعضای فعال آن بود، به مقابله و مبارزه با روسها پرداخت و گروههای مختلفی را به نقاط مختلف گیلإن اعزام داشت. دکتر حشمت همیشه در اندیشه خدمت به مردم منطقه و رشد فرهنگ مردم بود و در تماس با روشنفکران و آزادیخواهان) رانکوه (لنگرود و رودسر و همزمان با دایر کردن «نظام ملی» در لاهیجان، از آنان برای گسترش فرهنگ و آبادانی منطقه و نیز ایجاد راههای ارتباطی و کمک به تهی دستان و توجه به بهروزی دهقانان یاری میطلبید»(از اینجا بخوانید)
به یاد داشته باشیم که دکتر حشمت یک پزشک بود و شهر و دیار خود را ترک گفت و با تهیهی دارو و سایر خدماتی که میتوانست در عرصهی پزشکی و.. به جنگلیها دهد یکی از ستونهای نهضت جنگل به شمار میرفت و شایسته نیست او را خائن بپنداریم و در شهری که مقیم آن است با او به مانند یک غریبه رفتار کنیم. آیا ما میزبان شایستهای بودهایم؟
لازم میدانم در اینجا یادآوری کنم طبق اسناد موجود «سال پس از شهادت دکتر حشمت بار دیگر رشت به تصرف جنگلیها درآمد. نخستین اقدام میرزا این بود که به سوی آرامگاه دکتر حشمت برای ادای احترام رفت و در زیر درخت کهنسال مسجدی که مدفن دکتر حشمت است، سخنان خود را با آیهای از قرآن کریم آغازکرد (وَلا تَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمواتًا ۚ بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ-ای پیامبر! هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زندهاند، و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند- سوره آل عمران – آیه ۱۶۹) و گفت: «با فقدان این مرد بزرگ هنوز کمرمان راست نشده است. این ضایعه برای ما بسیار گران و تحملش بسیار سخت بود و از خداوند متعال میخواهیم ما را موفق بدارد تا تقاص خونش را از جلادان خون آشام بگیریم.
۲
چند سال پیش یکی از اقوام که جنب مزار دکتر حشمت در محله چله خانه سوپرمارکت دارد با پدرم که در آن زمان مسوول روابط عمومی شورای اسلامی شهر رشت بود، تماس گرفت و عنوان داشت که چند ژاپنی علاقهمند به نهضت جنگل، مراجعه کردهاند و میخواهند قبر دکتر حشمت را از نزدیک ببیند اما درش قفل است و ما مجبور شدهایم برای آنها از مسجد محله نردبان بگیریم و از دیوار بالا بروند و این باعث آبرو ریزی است، آنها میپرسند چرا قبر دکتر پر از علف شده و سر در و رنگ و نمای خوبی ندارد چرا برای عموم قابل دسترسی نیست!
البته بعدها این در بازگشایی شد اما به دلیل شب خوابیهای عدهای بیخانمان که بعدها به دلیل بیتوجهی محلی برای تخلیهی ادرار عدهای بیفرهنگ شده بود، مجددا بسته شد، اخیرا نیز کلید آن را به یک مغازه دار داده شده که البته باز همانند گذشته در آن بسته و غیر قابل مشاهده برای عموم است. لازم به ذکر است قبر دکتر حشمت در جوار عمارت شهرداری منطقه دو قرار دارد و در طول این سالها شهرداران منطقه از پنجرهی ساختمان محل استقرار میتوانستهاند وضع نابسامان آن را روئت کنند اما چرا هیچ اقدام عاجلی برای بازسازی آن صورت نمیگیرد، بر همگان پوشیده است! آیا شهردار رشت که دغدغهی جذب گردشگر و توریست دارد و به اقتصاد گردشگری اهمیت میدهد، نمیخواهد برای دکتر حشمت که غریب و مهمان شهر است، قدمی بردارد. آیا ما رشتیها دین خود را به او که بیمزد و منت به عنوان یک پزشک حاذق در راه جنگل قدم نهاد. ادا کردهایم، آیا صرف نام نهادن یک میدان و یک نماد نه چندان جذاب میتواند پاسخ گوی آن همه ایثار باشد. نمادی که مدت زیادی است بیعینک است و از ظاهر مناسبی به لحاظ زیبایی منظر برخوردار نیست.
به قول استاد مرحوم ابراهیم فخرایی که از یاران میرزا و نویسنده کتاب «سردار جنگل» است، در قسمتی از یادداشتهای خود آورده است: «درباره مرحوم دکتر حشمت زیاد کار نشده است و جامعه آزادی خواه حقاش را به نحو احسن ادا نکردهاست. شنیدهام، هر وقت محصول برنج شمال را که از آب حشمت رود مشروب میشود برمیدارند، قسمتی از آن را به نام خیرات و شادی روح احداث کننده حشمت رود برای مستضعفین و بینوایان اختصاص میدهند»
۳
دکتر حشمت در روز چهاردهم اردیبهشت سال ۱۲۹۸ شمسی برابر با یازدهم شعبان ۱۳۳۷ قمری و دوم ماه مه ۱۹۱۹ میلادی درگذشت.
پیکر او را کاس آقا حسام معروف به خیاط که از آزادیخواهان قدیمی مقیم رشت بود تحویل گرفت و در گورستان محله چلهخانه به خاک سپرد.
سید اشرفالدین حسینی معروف به «نسیم شمال» به مناسبت اعدام دکتر حشمت دو بیت شعر زیر را سرود:
رشت شد نامدار ایوالله/شاد شد مالدار ایوالله
دکتر طالقانی اندر رشت/رفت بالای دار ایوالله