ضرورت تحول در زبان شعر معاصر
چرا شعر، هنری چند بعدی است
مزدک پنجهای
نمیدانم چهقدر به این جمله اعتقاد دارید که شعر تنها هنر نوشتاری نیست. جوهر شعر تنها متکی به نوشتن نیست. شعر هنر اجرایی است. بسیاری از شاعران تلاش دارند تا شعر را به بهترین شکل ممکن اجرا کنند. وقتی از اجرای شعر حرف میزنیم دقیقا از نظام و ساختاری صحبت میکنیم که دیگر اسلوب نوشتارش صرفا بر پایهی کلمه شکل نمیگیرد. شعر در وضعیت جدید، میتواند تلفیقی باشد از رنگ، صدا، گرافیک، نقاشی، نمایش، فیلم و هر شی و ابزاری که در ارایه و تعالی امر زیبایی و آفرینش هنری کمک کند. در واقع جوهر شعر را تنها کلمه پدید نمیآورد. زبان به عنوان ابزار ارتباطی و تاثیرگذار شعر تنها از طریق کلمه شکل نمیگیرد. حتی ابزارهای مطالعه و اندیشه نیز تغییر کرده است!
زمانی که هنوز خط اختراع نشده بود، انسانها مکنونات قلبی و حالات و احوال خود را ترسیم میکردند. بعد که خط ظهور کرد، به واسطهی جذابیت ارتباطی آن، مهمترین ابزار ِ دست بشر قرار گرفت. هنوز هم زبان نوشتاری مهمترین ابزار محسوب میشود. حیوانات نیز با زبان صوت با هم ارتباط برقرار میکنند. حالا شعر میتواند از وجوه دیگر ارتباط بهره ببرد. همانطور که در سینما دست به تلفیق عناصر بصری، موسیقایی و نوشتاری و سایر ابزارهای ارتباطی میزنیم، شعر نیز میتواند از این تحول و امکانات متنوع زبانی استفاده ببرد. دنیای مجازی و نرمافزارهای ارتباطی در تغییر این ذائقه و فرم، نقش بسیار دارند. مهم نحوهی دیدنِ مخاطب است. وقتی از نحوهی دیدن حرف میزنیم صرفا نگاه به پیرامون را مدنظر قرار نمیدهیم. دیدن به معنای مطالعهی متفاوتِ امکانات ارتباطی است. باید از ذهن امن و عادت کرده فاصله گرفت. کلیشهی دیدن را رها کنید!
شعر عین خود زندگی است. انسانِ شاعر در صدد است زندگی خود را از هر حیث به روز کند، همگام با جامعه و ظرفیتهای جدید آن پیش برود. رقابت در بهتر زیستن، عبور از رفاه نسبی از جمله نشانههایی است که در زندگی بسیاری از شاعران وجود دارد. نمیتوان منکر آن شد.
شعر اگر نخواهد خود را در همزیستی با تکنولوژی به روز کند، عقب میماند. دلیل آنکه سینما از هنر هفتم به هنر اول تبدیل شده است، به واسطهی استفادهی تمام قدش از عناصر تکنولوژی است. آیا استفاده از ابزارهای ارتباطی و تکنولوژی به تبلور بیشتر سینما کمک نکرده است؟ چرا شعر را از چنین ظرفیتهایی دریغ کنیم.
نیما سعی کرد از ظرفیت نمایشنامه برای ایجاد پولیفونی (چندصدایی) استفاده کند. او متوجه شد تئأتر به عنوان یک هنر مهم، توانسته از تک صدایی فاصله بگیرد. بنابراین از تکنیکهای نمایشنامه بهره میبرد تا شعر را از منِ متکلم الوحده خالی کند.
شاعر عصر دیجیتال هم میتواند از ظرفیت زبانِ نقاشی، زبانِ خطاطی، زبانِ گرافیک، زبان ِ فیلممستند، زبانِ موسیقی و... بهره ببرد.
شاید شما از آن دست اشخاصی باشید، شعرهای دیجیتالی را که تشکيل شده از متن و لینکهایی پی در پی است، و فضایی چند صدایی و نمایشی ایجاد میکند، را شعر ندانید اما اگر بر آنچه در سطور فوق به آن اشاره شد، درنگ کنید، نگاه و تعابیر شما از شعر نیز تغییر میکند. اینکه بخشی از صدای بازار محلی رشت در کنار کلمه به اجرا در آید، میتواند گونهای از شعر باشد که تنها از ابزار صوت در شعر بهره برده است. ضبط کردن صدا به کمک تکنولوژی و بعد ارایهی آن در یکی از نرمافزارهای ارتباطی، مثلثی را شکل میدهد که در راستای نقش جدید زبان و ارتباط حرکت کرده است. با این نگاه دیگر شعرهای دیداری-شنیداری و سایر گونههای نوظهور جنبهی سرگرمی و تفنن برای مخاطب نخواهند داشت. مهم شناختن و درک زبان ایجادکنندهی زیبایی است. زبان را از نو کشف کنید. زبان را از نو برای خود تعریف کنید. از منظری که گفتم هم یک بار شعر را بررسی کنید!
برخی معتقدند، شعر میتواند خالی از آرایه و صنایع ادبی باشد اما بدون زبان نه. شعر میتواند بدون تشبیه، استعاره و هر صنعت دیگری باشد. کارکرد جدید شعر حتا در شنیدن و دیدن نیز نباید خلاصه شود. شاید جهان به سمتی برود که بتوان لمس کردن و چشیدن، بوییدن را نیز بر ظرفیتهای شعر افزود. شعرهایی چندبعدی که از ظرفیتهای عصر دیجیتال و تکنولوژی بهره میبرند.
شعر، هنری اجرایی است، هنری بینارشتهای. با این نگاه به جهان و زبانِ شعر بنگرید!
28 مرداد 1400